فراخوان مقاله علمی ـ پژوهشی فصلنامه مطالعات فرهنگ و هنر آسیا
مرکز اسناد فرهنگی آسیا ـ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
به آگاهی استادان و پژوهشگران فرهیخته میرساند، نخستین شماره فصلنامه مطالعات فرهنگ و هنر آسیا با اهداف ذیل منتشر خواهد شد:
_ شناخت فرهنگ و هنراقوام وملل آسیا و ارائه جدیدترین یافته های علمی و فرهنگی.
_توسعه ارتباطات فرهنگی بر مبنای به رسمیت شناختن فرهنگها و خرده فرهنگهای اقوام و ملل آسیا.
_ ترویج و گسترش پژوهش در زمینه اسناد تاریخی، زبان و ادبیات، آداب و رسوم، هنرهای دیداری و شنیداری و... در مناطق گوناگون آسیا.
مرکز اسناد فرهنگی آسیا امید دارد با دریافت مقالات و چاپ آنها در این فصلنامه، دستاوردهای علمی محققان را به منظور حفظ و احیای فرهنگهای بومی آسیا به نحوی شایسته در اختیار علاقهمندان قرار دهد. لذا از تمامی اندیشمندان و متخصصان به منظور ارسال مقالات پژوهشی و تحقیقات مرتبط با محورهای این فصلنامه دعوت به عمل میآورد.
محورهای پیشنهادی برای نگارش مقالات
- زبان،گویش، ادبیات، فرهنگ و هنر اقوام و ملل آسیا
- ادیان، آیین و اسطوره اقوام و ملل آسیا
- نسخهشناسی و سند پژوهی
مدیر مسئول: دکتر حمید تنکابنی
سردبیر: دکتر زهره زرشناس
اعضای هیأت تحریریه
- دکتر احسان اشراقی
- دکتر ناصر تکمیل همایون
- دکتر اله یار خلعتبری
- دکتر جلال الدین رفیع فر
- دکتر شمس السادات زاهدی
- دکتر زهره زرشناس
- دکتر غلام نبی شاهد چوهدری
- دکتر جان اله کریمی مطهر
- دکتر ثریا مکنون
- Prof. Carlo Giovanni Cereti
- Prof. Richard Foltz
- Prof. Aram Simonian
شرایط پذیرش مقاله
فصلنامه از مقالههای پژوهشی اصیل که محتوای آن با ارائهٔ نظریهای تخصصی دارای نوآوری، نکات نوین علمی و غیراقتباسی همراه باشد ، استقبال میکند و از چاپ مقالههای مبتنی بر گردآوری یا ترجمه معذور است.
در این فصلنامه، مقالههایی منتشر میشود که در نشریههای داخلی و خارجی چاپ یا ارائه نشده باشد.
حق چاپ مقاله پس از پذیرش، برای نشریه محفوظ است و نویسندهٔ مقاله، مجاز به چاپ آن در جای دیگر نیست.
راهنمای تدوین و شرایط پذیرش و انتشار مقاله
- پذیرش اولیة مقاله مشروط به مراعات نکات مندرج در «شرایط پذیرش مقاله» و پذیرش نهایی و چاپ آن منوط به تأیید داوران و هیأت تحریریه است و در هر صورت، نتیجه به صاحب اثر اعلام خواهد شد.
- تعداد صفحات مقاله از 25 صفحه و در مجموع از8000 کلمه تجاوز نکند. در ضمن، مقاله با قلم بیلوتوس 13 در برنامة Word2007 حروفنگاری و بههمراه متن pdf ارسال شود.
- ارائه عنوان کوتاه و رسا، چکیده (حداکثر 150 کلمه) و واژههای کلیدی (حداکثر 7 واژه)، به دو زبان فارسی و انگلیسی برای همة مقالهها الزامی است و ساختار مقالات مشتمل بر مقدمه، مباحث اصلی، نتیجهگیری و منابع است.
- معادل خارجی اسامی خاص، اصطلاحات و واژگان در متن، بین دوکمان قرار گیرد.
نحوهٔ ارسال مقالات
نویسندگان محترم میتوانند متن
مقاله خود را به همراه مشخصات کامل، در سامانه فصلنامه مطالعات فرهنگ و هنر آسیا به نشانی ذیل بارگذاری نمایند:
http://www.ihcs.ac.ir/Pages/Features/NewsDetail.aspx?id=%2014902
تماس با ما
مدیر اجرایی: مریم غازی
تلفن: 88014556-021
09358080034
آدرس الکترونیکی: asianculture.artstudies@gmail.com
چکیده
جنبش سقاخانه
ازجمله مهمترین جنبشهای هنری ایران بوده است که هنرمندان آن با رویکردی
ملی بهخلق اثر پرداختهاند. این تحقیق که باهدف مطالعه نقاشی سقاخانه با
بهرهگیری از مفاهیم هرمنوتیک گادامر انجام پذیرفته، با رویکردی
توصیفی-تحلیلی و گردآوری اطلاعات بهشیوه کتابخانهای، به این پرسش
پاسخدادهاست که نحوه خلق آثار هنرمندان این جنبش، تا چه میزان با مفاهیم
هرمنوتیک گادامر، مرتبط و قابلشرح است. انتظار میرود مفاهیم هرمنوتیک
گادامر بهدلیل قرابت با بسترهای شکلگیری و خلق آثار نقاشی سقاخانه، زمینه
مناسبی برای بازخوانی این جنبش فراهم نماید.
گادامر معتقد است
هنگامیکه مفسر با متنی قدیمی روبروست، آن را بهزمان معاصر خود منتقل
میکند و با آن بهگفتگو مینشیند. نقاشان سقاخانه نیز، متون قدیمی؛ یعنی
عناصر و نقشمایههای سنتی را که متعلق به گذشته بودهاند، به دوره معاصر
خود منتقل کرده و از آن درجهت اهداف خود بهره بردهاند. گادامر اعتقاد دارد
دراینمیان مفسر، پیشداوریهای خود یعنی برداشتهایی که متناسب با دورهی
خودش است را در روند تفسیر دخالت میدهد. نقاش سقاخانه نیز، این
نقشمایهها را با زبانی ملی و براساس رویکردهای زمان خود بهکار گرفته
است. این نقوش دارای زبانی مشترک هستند که ریشه در سنتهای ایرانی دارند.
در این میان، شرایط تاریخی و اجتماعی ایران در زمان خلق آثار هنرمندان این
جنبش، بهعنوان بافت و زمینه نیز تأثیرگذار بوده است.
نویسندگان: عباس ایزدی ؛ محمدکاظم حسنوند
چکیده
فیلسوفان غالباً نمود را از ماهیت حقیقی چیزها جدا میدانستند و، به همین سبب، میکوشیدند واقعیت را ورای نمودهای گذرا و ناپایدار جستوجو کنند. این نگرش یکی از عوامل اصلی نکوهش هنرهای بصری و خصوصاً نقاشی در افکار افلاطون بوده است. به زعم او این هنرها صرفاً قادرند از نمود چیزها تقلید کنند؛ لذا نه تنها هیچ شناختی به دست نمیدهند بلکه بیننده را نیز گمراه میکنند. این ملامت و مذمت هنرهای بازنمودی تا قرن هجدهم بر فرهنگ و هنر غرب سیطره داشت. در این زمان بود که فیلسوفان به مطالعۀ نمود توجه نشان دادند و بر نقش آن در شناخت، زیباشناسی و هنرهای بصری تأکید کردند. بخش نخست این مقاله شرحی است از تحول و تطور مفهوم نمود نزد فیلسوفان و اهمیت آن در پژوهشهای فلسفی از یونان باستان تا قرن هجدهم. بخش دوم به تأثیر این تحول بر ظهور مکتب امپرسیونیسم میپردازد. فرضیۀ این مقاله مبتنی است بر اینکه ظهور این جنبش در قرن نوزدهم نتیجۀ دگرگونیهایی است که در مفهوم فلسفی «نمود» صورت پذیرفته. توجه صرف به جلوههای گذرای طبیعت و فروکاستن عناصر تابلو به تأثرات بصری و بازنمایی نور یکدست و رنگهای خالص در آثار امپرسیونیستها همگی در خدمت بازنمایی نمود مرئی اشیاست.
نویسنده:محمدرضا ابوالقاسمی