قتل عام بیگناهان – Massacre of the Innocents
نقاش: پیتر پاول روبنز – Peter Paul Rubens
سبک: رنگ روغن روی پانل
سال: ۱۲-۱۶۱۱
قتل عام بیگناهان – Massacre of the Innocents
نقاش: پیتر پاول روبنز – Peter Paul Rubens
سبک: رنگ روغن روی پانل
سال: ۱۲-۱۶۱۱
مندرج در مجلهی هنر معاصر، آذر ماه سال۱۳۷۲
همهی ما یک نوع درونگرایى در ذهنیت داریم که بروز آن همیشه به صورتهاى گوناگون با پوشش ابهام (یا ابستره) جلوه گر است.
معمولاً این ابهام را عوام و مردم متوسط، به روشنى در نمى یابند. زیرا این ابهامات در درون هنرمند و در عالم دل مشغولى او، خود ناروشن است و هنرمند، گاه آنها را به صورت اشاره هاى (سمبولیک) عرضه مى کند.
هر چند که هنرمند واجد شرایط در روشن کردن مبهمات براى زمینه دادن به تفسیر گونه از آنها، سعى دارد، ولى توفیق او در این تفسیر، همان حد است که دانش هنرى و فنى او، به او راه مى دهد. دیگر هنرمندانى هم که از این موهبت چون به کفایت برخوردار نیستند، کلاً از عهده برنمى آیند و فقط پوسته هاىی بى محتوا از آن منعکس مى کنند که از لحاظ روانکاوى هنرى، نتیجهی درهمى به دست مى دهند و رویگردانى و بى توجهى عوام و خواص از این شیوه را سبب مى شوند. اما به هر حال این، دنیایى است که هنرمندان پایین دست و بالا دست با آن سروکار دارند و مى خواهند به هر طریق از دنیاى عینى به دنیاى ذهنیات (به مرحلهاى با محتواى دیگر) دست یابند که البته رسیدن به این عالم خالى از اشکال نیست.
از آنگاه که جوامعى زمینهی روابط فی مابین را گسترش مى دهند، در این رابطه، بده بستانى همه جانبه را بدیهى باید دانست و در این راه جامعهی عقب مانده تا حد جذب شدن مى بازد.
بیشتر هنرمندان خود باختهی پنجاه سالهی اخیر ما، خود را در مقایسه با جهان دیگر در انحطاط یافتند و خواستند که یک شبه ره صد ساله را بپیمایند. از اینرو براى مطرح کردن خود به هنر نو بیگانگان پرداختند.
آنچه هنرمندان ما، در ایران آموخته بودند، علاوه بر شیوهی کلاسیک و ناتورالیسم و امپرسیونیسم دانشکده اى، که توأم بود با تاریخ و سبک شناسى ایرانى و مختصرى آشنایى با تاریخ هنر اروپایى بدون آشنایى واقعى با هنر، راهى کشور هاى بیگانه شدند و به قدر امکان در کشورهاى ایتالیا، فرانسه، بلژیک، آلمان و امریکا، نقاشى را پیگیرى کردند.
قاعدتاً مى بایست از نقاشیهاى کتابى اصیل ما (مینیاتورها) که سرمایه ای با پشتوانهی دورهی اسلامى بود، به اضافهی آنچه در گذشته داشتیم، یا حداقل از شاهکارهاى هنرمندان دورهی اسلامى بهره اى براى آشنایى مغزهاى جوان عرضه مى شد.
آنان که دستاندرکار شیوهی نقاشى کتابى بودند، تقلید و تکرار متعلق به زمانهاى گذشته را مد نظر داشتند که با ذوق زمانه و دنیاى پیشرفته موافقت نداشت و طبیعت سازى هم تقلید عین به عینى بود که از هدف هنر نقاشى این زمانه به دور بود.
هنرمندان پنجاه سالهی اخیر ما با همهی کم دانشى خود به این نقیصهی چشمگیر تفاوتها و تقلیدها توجه یافتند ولى به شاهکارهاى جهانى هنرمندان دورهی اسلامى (به سبب در اختیار نداشتن و آسان به دست نیامدن نمونهها) مراجعه نکردند.
در محیط ما معمول نبوده است که نقاشى ها را میان مردم عرضه کنند تا با آنها آشنا شوند. این نمونه ها در دست خواص و با ذوقان بود که چون ورق زر به جانشان بسته بود، از این رو هنرمندان اخیر ما فقط با آشنایى به هنرهاى موجود و باسمه هاى رنگى، نقاشیهاى کتابى تقلیدى و عینیتسازیهاى به دور از نفس طبیعت عمیق بود که وقتى به دنیاى بیگانه حضور یافتند، اختلاف فاحشى از لحاظ دید هنرى در مقایسه با برداشتهاى خودى را متوجه شدند و خود را عقب مانده احساس کردند.
اما با این نظر «که همیشه باید به دنبال قالب گفتار زمانه بود و هر گفتنى نیز قالب خاص خود را دارد» برداشتهایى را لازم دیدند. (و حق هم این بود). زیرا ما از لحاظ تاریخى از صدر اسلام تاکنون دورههایى داشتهایم که در هر دوره، اتفاقاتى چشمگیر رخ داده است که در خود، قالبهایى از برخوردهاى زمانه را داشتند که به طور حتم مىبایست آثارى از آن به وجود بیاید. ولى ما، چند خط در میان، آثارى در اختیار داریم.
از خلفاى اموى تا دورهی اخیر، حدود بیش از ۲۴ دورهی زبده داشته ایم. اما آنچه از دوره اى معدود داریم، خوشبختانه بیشترین آنها از نقاشیهاى اصیل و شاهکارها هستند و تنها تعداد کمى از میان آنها تکرارى و از کار شاگردان استادان مى باشند.
سنتگرایى شدید که ذوقهاى تکرارى خام را به دنبال داشت، خلاقیت ها را به عقب مى راند و جلوى پیشرفتها را سد مى نمود. در طول زمان نیز تکرارها همچنان میدان عمل یافتند.
هنرمندان آزاد و تحصیل کرده هاى دانشگاه تهران که راهى کشورهاى دیگر شده بودند و به تدریج باز مى گشتند، پس از بازگشت به ایران، میدان پر مبارزهاى را آمادهی عرضهی اندوخته هاى خود دیدند که گروه خروس جنگى گروهی پیشتاز (در رویارویى با سه جبههی عقبگرا) پیش آورده بود.
این تازه رسیدگان و بعدیها، بدون توجه به هدف پیشتازان (که هویت ملى را به صورت پیشرو در نظر داشتند) دست آوردهاى خود را چنان عرضه کردند که گویى هنر نویى به مردم خود عرضه مى کنند.
هنرمندان مجرى شیوه هاى «ابستره Abstrait، اکسپرسیونیسم و پاپ آرت» به صورت مستمر در ایران، از نوگرایى و تا زندگى پرشور پیشتازان، نردبانى براى خود ساختند و هم چنان تا هر کجا که آموخته ها و توان آنان اجازه مى داد، آورده هاى خود را در سایه و اتکاء به گفتار پیشتازان، مطرح کردند.
اما از راه سخنان قاطع و روشنگرى پیشتازان و تحکیم و تأکید آنان، این عملیات تازه رسیدگان فقط براى آشنایى به نحوهی کار بیگانگان وانمود شد نه ارائه طریق در ایران.
آنان که گرایش به هدفهاى ملى یافتند، متناسب با آگاهى و میزان کنجکاوى خود، به هنر دوران هخامنشى، سلجوقى و قاجار، و امکانات موجود (چون عرضهی صحنه هاى سقاخانه اى و بقاع و کار مصطلح به قهوه خانه اى) روى آوردند که البته براى پشت کردن به هنرهاى بیگانگان، شروع خوب ولى ناکافى بود. زیرا همین قدر بود که نظر را به سوى ایجاد آثارى با هویت ملى متوجه مى کرد.
اما هیچ کدام از این برداشتها، اندیشه هاى مربوط به «ابستره»سازى را عدول نبخشید. زیرا «ابستره»سازى (یا به ظاهر، ابهامگویى) راهى عمیقتر از دیگر شیوه ها به سوى موجودیت هنرمند دارد و او را به ذهنیت (که مخزن سرمایه هاى برگرفته از طبیعت عینى است) رهنمون است؛ و او را به اندیشمندى عادت مى دهد، و سطحىنگرى را از او برمى گیرد و این، مرحله اى است که هر هنرمند با هدف به آن نیاز دارد و باید به آن برسد.
هدف پیشتازان، تهیج اندیشه ها براى کنجکاوى، جستجوگرى و تحرک هنرى بود تا هنرمند و مردم را که وابسته به هماند، از این سستى فکرى و لختى و تکرار عادى ذوقها و تعصبات بسیار بسته و محدود و هنرمندان قشرى وابسته به آنان به در آورد. از اینرو، در هر زمان مناسب، از سوى پیشتازان، مطالبى عنوان مى شد تا آزادى عمل در اختیار هنرمندان آماده بگذارد و آنان را به مطالعه و دقت و اندیشمندى وادارد که راه هنرنمایى و هویت ملى را دریابند.
مقالهی سوررآلیسم و دیگر مقالات مناسب، از جمله: هنر چیست و هنرمند کیست. لزوم همراهى با تحول. حمله به مقالهی سوررآلیسم. نفوذ بعد چهارم در نقاشى. نوجویى و نوگرایى. دینامیسم، و از این قبیل مقالات، زمینهی قابل اندیشه براى ابسترهسازان شد، و هنرمندان پویا را هشیارى مىداد و مىانگیخت تا از برترین اندیشهشان بهره گیرند و به سوى واقعیتهاى برتر گرایند.
به این ترتیب، هنر ابستره که ابهام آن دستاویزى بود براى مطرحکنندگان که عیبپوش به نظر مى رسید و خامان را به سوى خود جلب مى کرد، در هنگام نهضت هنرى بر پا شده به وسیلهی پیشتازان، میدان فعالیت براى متظاهران به هنر «ابستره» و دیگر ایسمها بود.
مىدانیم که در همهی برداشتها، ناآگاهان نیز براى مطرح کردن و خودنمایى در این میان تظاهر مى کنند. غافل از این که «ابستره» را همان به صورت ابستره (ابهام) نمایاندن، خامى و نشناختن هدف است. زیرا، چه بسا مکاتب که فقط وسیلهاند نه هدف.
هنر «ابستره»ى اصیل که از روى آگاهى و هدف انجام شده باشد، در اصل یک نوع هنر سمبولیسم تصویرى است که با ایما و اشاره با مخاطبش سخن دارد و با شکلهاى مأنوس یا نزدیک به مأنوس خود را مىنمایاند. اما هنرمند «ابستره»ساز، بر خلاف سمبولیسم، نهانکاریهاى محافظهکارانه یا مبهمى را به میان مى کشد و براى این کار، موضوعات فرار ذهن را به صورت مجموعه اى مبهم مى سازد و خود، در پس نهانخانهی اندیشه مى ماند. اما آگاهان، به این خود نهانى بیهودهی هنرمند واقفند و مى دانند که او سخنى دارد که در رنگ آمیزى و هر خطى و طرحى آن را آشکارا بیان مى کند و مجموعه یا ترکیبى در کارش هست که معرف احوال او هستند.
پس هنرمند «ابستره»ساز، اگر خود به هویت طرح و رنگ و ترکیب به ویژه «القاء» آگاه باشد، با قدرتتر سازندگى مى کند و بهتر با مخاطبش رابطه برقرار مى سازد.
با این مقدمهی بسیار فشرده، مىتوان دورنماى علت وجودى هنر «ابستره» و گرایش هنرمندانى به آن را، در پنجاه سال اخیر به دیده آورد.
فروید جایی گفته است که در فرهنگ غرب سه جراحت عمیق بر «خودشیفتگی» وجود دارد: زخمی که کوپرنیک زد، جراحتی که داروین وقتی کشف کرد آدمی از تبار میمون است، موجب آن شد، و زخمی که خود فروید وقتی به نوبۀ خود کشف کرد که آگاهی استوار است بر ناخودآگاهی ، بر آن وارد آورد.
آندرئاس لوکنر، کتابی در تحلیل اثر مارتین هایدگر با عنوان «درآمدی به وجود و زمان» نوشته است. نویسنده این اثر را برای تفسیر و فهم اثر هایدگر با عنوان «وجود و زمان» به رشته تحریر درآورده زیرا اعتقاد دارد زبان خاص هایدگر مانع از فهم نوشتههای اوست.
ه گزارش خبرگزاری کتاب ایران (اینبا)،احمدعلی حیدری، کتاب «درآمدی به وجود و زمان» نوشته «آندرئاس لوکنر» را به فارسی ترجمه کرده است. کتاب «وجود و زمان» اثر هایدگر است. هایدگر خود را ناگزیر میدید برای بیان ژرفای طرح پرسش هستیشناسانه بنیادینش به زبانی فراخور سخن بگوید. سهمی از جاذبه «وجود و زمان» مرهون همین زبان است، اما زبان خاص هایدگر خود، مایه دشواری قابل توجهی برای فهم اوست، از این رو این متن (کتاب هایدگر) نیازمند شرح است. این اثر به بند بند متن هایدگر میپردازد و بدین ترتیب خواننده را در فهم عبارات اصلی متن یاری میرساند.
حیدری در بخشی از مقدمه خود بر این کتاب نوشته است: «کتاب «وجود و زمان» مربوط به دوران نخست تفکر هایدگر است، دورهای که دامنه آن سالهای ۱۹۰۹ تا ۱۹۴۵ را در برمیگیرد. مشرب وی در این ایام بسیار مشابه استادان رسمی فلسفه است. او در این روزگار، تقریبا در همه درس گفتارهای خود آراء متفکران شاخص تاریخ فلسفه مانند افلاطون، ارسطو، آگوستین، دکارت، لایبنیتس، کانت و هگل را مدنظر دارد و آنها را در چارچوب طرح فلسفی خود وارسی میکند.»
«درآمدی بر وجود و زمان» در دو بخش تالیف و ترجمه شده است. نویسنده در بخش نخست از این اثر به «تحلیل بنیادین دازاین به نحو تمهیدی» پرداخته است. این بخش شامل ۶ فصل است. فصولی که در آن مباحثی مانند تبیین پرسش، تحلیل اساس جهانمند بودن جهان و متمایز ساختن اصل جهانمندی دیده میشود.
«دازاین و زمانمندی» عنوان بخش دوم از این اثر است. مولف این اثر را نیز در ۶ فصل نگاشته است. گواهی درخورِ دازاین بر توانبود اصیل و عزم، زمانمندی و روزمرگی در کنار زمانمندی و درونزمانی بودن از جمله مفاهیم بررسی شده در این بخش است.
انتشارات علمی، «درآمدی به وجود و زمان» را در ۳۸۸ صفحه، شمارگان هزار نسخه، به بهای ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومان منتشر کرده است.
از متن کتاب:
جامعهشناسی هنر، دانشی «دوزیستی» متشکل از دو رکن هنر و جامعهشناسی است. هنر، واژهای با بار ارزشی، از زمرهی علوم انسانی است که سرشتی کیفیتگرا دارد. زیباشناسان و فیلسوفان هنر کوشیدهاند هنر را از زوایای سهگانهی هنر، هنرمند و مخاطب بنگرند و با صورتبندی تعاریفی عمدتاً ذاتشناسانه، پرسش کلی چیستی هنر را پاسخ گویند.
جامعهشناسی علمی کمیتگراست که به مطالعهی اجتماع و نظامهای انسانی،
روابط افراد با یکدیگر و با جامعه، نهادها و ساختارهای اجتماعی میپردازد، و
نیز به موضوع ارتباطات انسانی و چگونگی انتقال و خلق معنی در بستر اجتماع،
توجهی جدی دارد. جنبهی اخیر، در جامعهشناسی هنر حائز اهمیت محوری است.
قیاس رویکرد علوم انسانی و علوم اجتماعی به هنر، که فصل مهمی از این کتاب
است، بازگشایندهی دریچهی وسیعی به روی بحثهای جاریِ مطالعات فرهنگی و
پژوهشهای هنری است که چالش گفتمانی زیباشناسی و جامعهشناسی هنر در
سرلوحهی آن قرار دارد.
مجموعهی حاضر ضمن بررسی رهیافتها، نظریهها و گفتمانهایی که اساس
مطالعات اجتماعی هنرها در زمانها و مکانهای گوناگون قرارگرفتهاند، اهمیت
و نقش نهادهای اجتماعی، فرهنگی، دینی، سیاسی و اقتصادیِ تأثیرگذار بر
آفرینش و بازآفرینی هنرها را به تحلیل و ارزیابی میگیرد و بر شیوههای خلق
آثار هنری در بستر اجتماع و چگونگی ایجاد ارتباط میان هنرمندان و مخاطبان
آثار هنری، و عرضه و فروش آنها، در دورههای مختلف نظر میکند. هنر و
ایدئولوژی، هنر و اخلاق، بررسی پایگاه اجتماعی و اقتصای هنرمندان، نقش
بازاریابان و منتقدان در کامیاب ساختن آثار هنری، نقش هنر در بازتولید
منزلت اجتماعی، تحقیق دربارهی ریشههای اجتماعی معیارهای ذوق و داوری و
نیز عوامل اجتماعی تفسیرها و ارزیابیهای هنری، و دیگر دستاوردهای
جامعهشناسی هنر در عرصههای نظری و عملی از زمرهی بحثهای این مجموعه
است.
مشخصات تکمیلی:
عنوان : مبانی جامعه شناسی هنر
ناشر: نشر نی
گرد آورنده و مولف: علی رامین
نوبت چاپ: پنجم
تعداد صفحه: 672 صفحه
قطع: رقعی
جلد: شومیز
قیمت: 33۰۰۰ تومان
ناشر: نشر نظر
پدیدآورنده: حمید کشمیرشکن
تعداد صفحات: 408، رنگی
قطع: رقعی
تیراژ: 1500 نسخه
سال نشر و نوبت انتشار: ۱۳۹۴
قیمت: 180 هزار تومان
شهرداری تهران و پرشینبلاگ برگزار میکنند:
در یک عکس یا ویدیو، لحظهای زیبا از کتاب خواندن در تهران (اماکن شهری با نمادهای شاخص، محیط های عمومی مثل مترو، اتوبوس ، نمایشگاه کتاب، پارکها و خیابانها و...) را ثبت کنید و در وبلاگ خود در پرشین بلاگ با هشتگ #تهران_کتاب_بخوان منتشر کنید.
به نقل از روابط عمومی پرشین بلاگ، آثار شما پس از انتشار در وبلاگتان، در پرشین بلاگ جهت رایگیری نمایش داده میشود.
جوایز مسابقه:
۳ سکه طلا برای ۳ نفر اول
۳ نیمسکه برای ۳ نفر دوم
۳ ربع سکه برای ۳ نفر سوم
+ هدایای فرهنگی برای ۲۲ نفر بعدی
روش داوری اصلی:
۳۱ اثر توسط هیات داوران مسابقه انتخاب میشوند و جوایز آنها ( ۹ سکه ، نیم سکه و بع سکه و ۲۲ هدیه فرهنگی) اهدا خواهد شد.
روش داوری مردمی:
به ۳۱ اثری که بیشترین لایک را از طرف مردم و دیگر بلاگرها دریافت کنند هدایای فرهنگی اهدا میشود.
زمان مشارکت در مسابقه:
۱۲ اردیبهشت ماه تا ۱۲ خردادماه به مدت یک ماه
تعداد شرکت آثار در مسابقه محدودیت ندارد.
برگزاری اختتامیه:
در نیمه دوم خردادماه برگزار می شود
برای اطلاعات بیشتر به سایت فراخوان مراجعه نمایید.
به اطلاع علاقهمندان به شرکت در بیستمین جشنواره جوان خوارزمی میرساند که ثبتنام و ارائه طرح در این دوره از روز چهارشنبه ۲۹ فروردین ماه ۱۳۹۷ آغاز شده است.
ه نقل از روابط عمومی جشنواره، طرحهای قابل پذیرش میبایست در شانزده گروه تخصصی شامل فناوریهای شیمیایی، مکانیک، برق و کامپیوتر، هنر، معماری و شهرسازی، کشاورزی و منابع طبیعی، علوم پایه، عمران، مهندسی صنایع و مدیریت فناوری، مواد، متالورژی و انرژیهای نو و زیست فناوری و علوم پایه پزشکی، محیط زیست، فناورینانو، هوافضا، مهندسی نرم افزار و فناوری اطلاعات و مکاترونیک و پنج محور پژوهشی و فناوری شامل طرحها و پژوهشهای بنیادی، طرحها و پژوهشهای کاربردی، طرحهای توسعهای، اختراع و نوآوری به جشنواره جوان خوارزمی ارائه گردد.
متقاضیان شرکت در بیستمین جشنواره جوان خوارزمی از طریق پایگاه اطلاعرسانی جشنواره خوارزمی و پایگاه اطلاعرسانی جشنواره جوان خوارزمی در قسمت سامانه جامع جشنوارههای خوارزمی نسبت به ثبتنام و ارائه مشخصات فردی اقدام نموده و شناسه کاربری و کلمه عبور خود را دریافت نمایند. ضروری است قبل از شروع فرآیند ثبت نام، فایل راهنمای مربوط به ثبت نام را مطالعه فرمائید.
مهلت ثبت نام الکترونیکی و ارسال طرح به دبیرخانه: تا پایان تیرماه ۱۳۹۷