پژوهش هنر و فلسفهٔ هنر

پژوهش هنر و فلسفهٔ هنر

در این وبلاگ به معرفی هنرهای مختلف و اخبار هنر، و منابع رشته های هنر خواهیم پرداخت و درباره زیبایی‌شناسی و نظرات فیلسوفان در باب هنرآشنا خواهیم شد

۳ مطلب با موضوع «بین النهرین» ثبت شده است

بین­ النهرین در خاور نزدیک بین رودخانه ­های دجله و فرات قرار دارد. از جنوب به خلیج فارس متصل بوده و از شمال تا دریای سیاه و کوه­های ارمنستان امتداد دارد. از شرق به رشته کوه­های زاگرس و تمدن ایلام در جنوب غربی ایران متصل بوده و از غرب نیز تا دریای مدیترانه و مصر امتداد داشته است، ولی سرزمین اصلی تمدن بین النهرین و مرکزیت عمده­ی این تمدن مابین رودخانه­های دجله و فرات که هر دو از کوه­های ترکیه سرچشمه می­گیرند قرار داشته است. این منطقه با آب و هوای شمالی سردسیر و کوهستانی و نواحی جنوبی گرمسیر و باتلاقی است.

مطلب کاملتر را در ادامه مطلب دانلود کنید

گروه نویسندگان

دیدن پیش از کلمات رخ می­دهد. دیدن در انسان مقدم بر هر عنصر دیگر کشف و شناخت است. البته دیدن با عنصر شنیدن همزمان است اما باز دیدن است که مقدم می­شود. دیدن حتی فراتر نیز می­رود. دیدن تبدیل به بینش می­شود. به قول بزرگان و شاعران ما «نظر». یکی از معانی نظر در عربی با دقت و خوب نگاه کردن باچشم است: حافظ می­فرماید: زاهد خام که انکار می و جام کند/  پخته گردد چو نظر بر می خام اندازد. همه می­توانند ­بینند ولی نمی­توانند «نظر» داشته باشند. در این سردیس که شاید سردیس پیکره­ای بوده است، خدای آبُوی «نظر» دارد. با همه جهان آشناست. همۀ جهان برای او گشوده است. «نظر» عنصری دیداریست.  در این سردیس سومری که در تل اسمر کشف شده است چشم­ها به شکل اغراق­امیزی درشت است. بی­تناسب است. اگر با افق نگاه امروزمان با آن روبرو شویم حتی طنزی نیز دارد. طنزی که از طریق بی­تناسبی چشمها به بیننده انتقال داده می­شود. هلن گاردنرمعتقد است این امر تنها سنتی سومری نیست بلکه در سراسر هنرهای باستانی وجود دارد. به قدرت چشمها در قرآن کریم نیز اشاره شده است: «نزدیک است کافران هنگامی که آیات قران را می­شنوند، با چشم زخم خود تو را از بین ببرند.» (سورۀ قلم، آیۀ 51). سنتی که از همان ابتدا به قدرت چشم­ها به عنوان نیروی فریبندگی و خواب­آوری و تسلط آشنایی داشته است. حتی امروز نیز مردم جهان از «چشم بد» و «چشم خوب» حرف می­زنند. در نظر هنرمند سومری چشم­ها، دریچه­های روح بوده­اند. دریچه­های کشف و شناخت جهان. دریچه­های تسلط بر آدمها و جانوران. اینجاست که چشم­ها در هنر تبدیل به نماد می­­گردند و فرم «چشم­ها» حتی تمام صورت را تحت شعاع اندازه خود قرار می­دهد. هلن گاردنر می­آورد:

«چشمان بزرگ با نگاه خیرۀ ثابت همه چیز را می­بینند. این چشم­ها نشانۀ هشیاری و بینایی مطلق و علم خدایان به همۀ امور و تضمین عدالت است» (هنر در گذر زمان، ص 52)

این باور به قدرت چشمها که هم نیروی خیر است و هم نیروی شر، باعث شکل­گیری باورهای مختلفی شده است مثلاً مسلمانان به ویژه ایرانیان آیۀ فوق­الذکر (سورۀ قلم، آیۀ 5 که به آیۀ ان یکاد معروف است) را به دیوار می­زنند یا اسفند دود می­کنند. در بعضی از اقوام برای جلوگیری از چشم زخم گردن بندی از طلا یا گردنبند تزئین شده می­اندازد و یا فالگیران و دعانویسان حربه­های مختلفی برای در امان ماندن از قدرت چشم­ها و یا برای به دست آوردن این قدرت پیشنهاد می­دهند.

باور سومریان که چشمها را دریچۀ روح می­دانستند باعث آفرینش پیکره­ها و سردیس­هایی شده است که اوج سلیقه، استادی و هنرمندی را می­توان در آن دید.

محمد شهبازی

گروه نویسندگان

سردیس آبوی خدا، تل اسمر

گروه نویسندگان