پژوهش هنر و فلسفهٔ هنر

پژوهش هنر و فلسفهٔ هنر

در این وبلاگ به معرفی هنرهای مختلف و اخبار هنر، و منابع رشته های هنر خواهیم پرداخت و درباره زیبایی‌شناسی و نظرات فیلسوفان در باب هنرآشنا خواهیم شد

 

کدخبر : 1209
  •  
  •  
  •  
 

گالری‌های ایران در هفته‌های آخر زمستان میزبان بیش و از بیست و پنج افتتاحیه هستند. در این گزارش فهرستی از افتتاحیه‌های تهران، اصفهان، محمودآباد، رشت و کرمانشاه در تاریخ ۲۲ آذر به انتخاب هنر‌ام‌روز آورده شده‌است.

هنر‌ام‌روز-مه‌سیما شکریان:

گالری اعتماد

نمایشگاه آثار "حبیب فرج‌آبادی"

جمعه ۲۲ آذر ۱۳۹۸ تا سه شنبه ۱۰ دی ۱۳۹۸

تهران، میدان هفت تیر، مفتح جنوبى، بن بست شیرودى پلاک ۲۵

گروه نویسندگان

 

به گزارش خبرگزاری مهر، فراخوان چهارمین نمایشگاه هنری «ورسوس» تا دهم آذرماه تمدید شد و نقاشان جوان زیر ۳۰ سال می‌توانند با مراجعه به سایت  www.versusartcontest.com آثار خود را ارائه کنند.

پیش از این اعلام شده بود که مهلت فراخوان تا پایان آبان ماه است ولی به دلیل محدودیت‌هایی که بر اینترنت سراسر کشور اعمال شد، دبیرخانه این رویداد تصمیم به تمدید تاریخ پایان فراخوان را گرفت.

چهارمین نمایشگاه هنری «ورسوس» (نمایشگاه نقاشی سن‌ایچ برای نسل جوان) با هدف حمایت از جوانان هنرمند و با تمرکز بر شناسایی استعدادهای نسل جوان و معرفی آنها به جامعه هنری از تاریخ ۴ تا ۱۸ بهمن ماه در خانه هنرمندان ایران برگزار می‌شود.

در این نمایشگاه  ۱۰۰ درصد مبلغ فروش آثار هنری به هنرمندان جوان تعلق می‌گیرد؛ هنرمندانی که پس از بررسی اولیه هیات انتخاب آثارشان برای حضور در نمایشگاه انتخاب می‌شوند.

شرکت سن ایچ و شرکت مدیا  به عنوان طراحان و برگزار کنندگان  این رویداد هنری طی چهار سال همکاری در این حوزه تنها در پی خلق فضایی سالم برای رقابت هنرمندان جوان ناشناخته سرتاسر کشور هستند و هرگونه درآمدزایی در نمایشگاه «ورسوس» متعلق به خود هنرمندان است.

هیات انتخاب آثار چهارمین نمایشگاه نقاشی «ورسوس» را مصطفی دشتی، ساسان نصیری، لیلی وکیلیان، مهدی احمدی و عطا هاشمی‌نژاد تشکیل داده‌اند و داورانی که در مرحله نهایی به بررسی آثار برگزیده خواهند پرداخت شهلا حسینی، معصومه مظفری و امیرحسین اعتماد هستند.

پس از پایان مهلت ارائه در تاریخ ۱۰ آذر، هیات انتخاب بررسی آثار رسیده را آغاز می‌کند و در مرحله نهایی آثار برگزیده توسط هیات داوران برای نمایش در تاریخ  و مکان فوق الذکر انتخاب می‌شوند.

اولین دوره‌ نمایشگاه «ورسوس» ویژه‌ هنرمندانِ نقاشِ زیر ۳۰ سال، در خرداد ماه سال ۱۳۹۳ در خانه‌ هنرمندان ایران برگزار شد. آثار برگزیده دومین دوره که به هنرمندان مجسمه ساز جوان زیر ۳۵ سال اختصاص داشت هم دوم تا نهم بهمن ماه سال ۱۳۹۴ در فرهنگسرای نیاوران در معرض دید عموم قرار گرفت.

سومین نمایشگاه «ورسوس» از ۱۵ تا ۲۵ ‌دی ماه ۱۳۹۶ در خانه هنرمندان ایران برگزار شد. «ورسوس» چهارم هم از تاریج ۴ تا ۱۸ بهمن ماه در خانه هنرمندان برپا خواهد شد. 

گروه نویسندگان

تجسمی کاهش داشت، موسیقی افزایش

تجسمی

براساس لایحه بودجه‌ای که به مجلس شورای اسلامی ارائه شده، مجموع بودجه‌های پیشنهادی موسیقی و هنرهای تجسمی به ۸۹ میلیارد و ۳۲۸ میلیون تومان می‌رسد. بودجه پیشنهادی سال ۹۹ نسبت به بودجه پیشنهادی سال ۹۸ با نزدیک به پنج میلیارد تومان افزایش همراه بوده است.

به گزارش ایسنا، رئیس جمهوری اسلامی ایران صبح روز یکشنبه ۱۷ آذر ماه با حضور در جلسه علنی مجلس، متن لایحه بودجه ۹۹ را تقدیم رییس مجلس کرد. در این لایحه بودجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ۲ هزار و ۴۳۱ میلیارد و ۵۵۳ میلیون تومان در نظر گرفته شده است.

از میان بودجه در نظر گرفته‌شده برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۸۹ میلیارد و ۳۲۸ میلیون تومان به بخش‌های هنرهای تجسمی و موسیقی اختصاص داده شده است. این رقم که سال گذشته ۸۴ میلیارد و ۸۵۰ میلیون تومان بوده است، در بودجه پیشنهادی سال ۹۹، با حدود ۴ میلیارد افزایش همراه بوده است. 

*****

در لایحه بودجه تنظیم شده توسط دولت سهم «برنامه حمایت و گسترش هنرهای تجسمی» ۳۳ میلیارد و ۹۲۵ میلیون تومان برآورد شده است. این رقم پیشنهادی سال گذشته ۳۵ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان است که در بودجه پیشنهادی امسال با کاهش همراه شده است. 

زیر مجموعه‌های این ردیف بودجه به شرح زیر است:

حمایت از آموزش، ترویج و حفظ آثار بومی و قومی ایران اسلامی (۳ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان)

حمایت از موسسات، انجمن‌ها، مراکز و تشکل‌های صنفی هنرهای تجسمی (۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان)

نظارت بر فعالیت‌های تجسمی (۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان)

حمایت از حضور بین‌المللی هنرمندان تجسمی (۸ میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان) 

کمک به تقویت آرشیوهای هنر بومی (یک میلیارد)

کمک و حمایت از برگزاری نمایشگاه‌ها و همایش‌های هنری تجسمی (۱۱ میلیارد و ۲۵۰ میلیارد تومان)

فعالیت‌های موزه هنرهای معاصر (۲ میلیارد تومان)

صدور مجوز برگزاری جشنواره‌ها، نمایشگاه‌ها، دوره‌ها و کارگاه‌های آموزشی هنرهای تجسمی، تاسیس نگارخانه‌ها، ورود و خروج آثار هنری، نصب مجسمه و یادمان و علائم و نشانه‌ها (۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان)

*****

همچنین در بودجه پیشنهادی دولت برای سال ۹۹ برای بخش «برنامه حمایت و صیانت از موسیقی ملی» ۵۵ میلیارد و ۹۰۷ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان در نظر گرفته شده است. این رقم در بودجه پیشنهادی سال ۹۸،  ۴۹ میلیارد و ۶۵۰ میلیون تومان در نظر گرفته شده بود که امسال با افزایش همراه شده است. 

زیر مجموعه‌های این ردیف بودجه به شرح زیر است:

ایجاد آرشیو ملی موسیقی ایران (۵۰۰ میلیون تومان)

حمایت از برگزاری جشنواره‌های موسیقی (۳ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان) 

حمایت از تولید، ساخت و اجرای موسیقی صحنه‌ای (۱۸ میلیارد تومان) 

حمایت از حفظ و اشاعه موسیقی نواحی و آئینی ایران (۲ میلیارد و ۱۰۰ میلیون) 

نظارت بر فعالیت‌های حوزه موسیقی (۳ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان) 

حمایت از حضور بین‌الملل موسیقدانان و گروه‌های موسیقی (یک میلیارد تومان) 

کمک به موسسات، مراکز، انجمن‌ها، کانون‌ها و تشکل‌های صنفی موسیقی (۲ میلیارد و ۹۰۷ و ۸۰۰ هزار تومان) 

حمایت از ارکسترهای ملی و سمفونیک (۱۴ میلیارد تومان) 

کمک به خانه موسیقی و موزه موسیقی (۲ میلیارد تومان)

کمک به بنیاد فرهنگی هنری رودکی (۵ میلیارد و ۵۰۰ میلیون) 

صدور مجوز انتشار آثار موسیقی، اجرای موسیقی، پروانه تاسیس و فعالیت مراکز موسیقی (۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان)

گروه نویسندگان
 

 

مقاله 1، دوره 24، شماره 3، پاییز 1398، صفحه 5-16  XML اصل مقاله (18.56 MB)
نوع مقاله: مقاله پژوهشی
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22059/jfava.2018.261631.665984
نویسندگان
فریده آفرین email 1؛ معصومه شکوری ثانی2
1دانشگاه
2دانشگاه سمنان
چکیده
بی‌علاقگی یکی از ویژگی‌های اساسی تجربه زیباشناختی قرن هجدهم بریتانیا و آلمان است. در این پژوهش با روش تحلیلی-تطبیقی، چیستی مولفه‌ها و وجوه بی‌علاقگی در شاخه آلمانی آن مورد بررسی قرار می‌گیرد. هدف از شناخت وجوه بی‌علاقگی، ایجاد تمایز میان تجربه‌ی زیباشناختی و سایر تجارب شناختی، اخلاقی و نیز ذوقی است. قائل‌شدن به چنین تفکیکی، از جستجو در آرای کانت حاصل شده است. اما آیا دیدگاهی به این سرسختانه که در مرحله اول به خودمختاری و جدایی تجربه و امر زیباشناختی از سایر تجارب می‌انجامد، در تفکر شوپنهاور و نیچه هم قابل پیگیری است؟ این پژوهش با تأمل در زیباشناسی سه متفکر یعنی کانت؛ شوپنهاور و نیچه، بی‌علاقگی را در سه دسته نظری، عملی و حسی قابل تقسیم می‌بیند و بر این نکته تأکید می‌کند که کانت در هر سه شاخه با رادیکال‌ترین نحوه نگاه، زمینه اساسی اندیشه شوپنهاور و نیچه را فراهم آورده است. نتیجه اینکه شوپنهاور با تغییراتی در این رویکرد، همچنان نوکانتی باقی می‌ماند، اما مسیر حرکت نیچه به منزله یک متفکر پساکانتی در بخش بی‌علاقگی حسی (به ویژه در تبارشناسی اخلاق)، به جهت رویکرد و تأکیدات متفاوت، از تفکر کانت فاصله می‌گیرد. از این‌رو، این پژوهش رویکرد کانت را سرسخت، دید شوپنهاور را منعطف و نگاه نیچه را در بحث بی‌علاقگی، ضعیف ارزیابی می‌کند. 
کلیدواژه‌ها
زیبایی؛ امر زیبا؛ بی علاقگی؛ تجربه‌ی زیباشناختی؛ زیباشناسی آلمانی
گروه نویسندگان
 
امیر نصری، بهاره سعید‌زاده
 
 
چکیده:   (۶۷۲ مشاهده)
انقلاب مذهبی- ایدئولوژیک سال 1357 ایران موضعی دوگانه را نسبت به بدن و بازنمایی‌‌‌های تصویری آن پدید آورد؛ بدین ترتیب که شکافی میان بدن فیزیولوژیک و جنبه‌‌‌های فرهنگی بدن برقرار نمود. مطالعه این شکاف به ویژه به خاطر نقش آن در درک ویژگی‌‌‌ها و کارکردهای آن‌‌‌چه در این مقاله تحت عنوان «بدن ایدئولوژیک» مورد مطالعه قرار می‌‌‌گیرد، شایان توجه است. بر اساس سه‌‌‌گانه تصویر هانس بلتینگ و مفهوم «مدیوم» در این سه‌‌‌گانه، این مقاله می‌‌‌کوشد شکاف میان بدن طبیعی (فیزیولوژیک) و بدن فرهنگی را آن‌‌‌گونه که در بدن ایدئولوژیک قابل مشاهده است، در متن فرهنگ بصری ایران معاصر مورد مطالعه قرار دهد. در این مقاله نشان داده می‌‌‌شود که این شکاف حاصل رفتار دوگانه رسانگی تصویری (به مفهوم مطرح شده توسط بلتینگ) است؛ بدین شکل که دو حد قطبی پیوستار رسانگی، که در این مقاله رسانگی «برون‌‌‌زا» و «درون‌‌‌زا» خوانده شده‌‌‌اند، وارد کشمکشی می‌‌‌شوند. طی این کشمکش، وجه فرهنگی بدن که به بیان تصویری مخلوق رسانگی برون‌‌‌زا (که در این مقاله، آپاراتوس تصویرسازی ایدئولوژی شیعی است) معرفی خواهد شد، به بهای نفی و انکار و یا «(نا-)نمایی» وجه فیزیولوژیک بدن که حاصل رسانگی درون‌‌‌زا (که تصویرکننده یک «خود»/فرد، بدون دخالت یک «دیگری») است، بازنمایی‌‌‌های تجلیل‌‌‌آمیزی پیدا می‌‌‌کند. در این مقاله، این تجلیلِ همراه با نفی در فرهنگ بصری پسا- انقلابی ایران اساسی‌‌‌ترین ویژگی معرفه «بدن ایدئولوژیک» دانسته می‌‌‌شود؛ بدنی که بررسی مؤلفه‌‌‌ها و کارکردهای آن ناظر بر نقاشی‌‌‌های حوزه هنری در فاصله سال‌‌‌های 1358 تا 1370، موضوع مقاله‌‌‌ی حاضر است.
 
 
واژه‌های کلیدی: سه‌‌‌گانه تصویر هانس بلتینگ، بدن ایدئولوژیک، فرهنگ بصری ایران معاصر، نقاشی‌‌‌های حوزه هنری، رسانگی برون زا و رسانگی درون‌‌‌زا
 
متن کامل [PDF 1336 kb]   (۱۹۸ دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشی | موضوع مقاله: تخصصی
گروه نویسندگان
 
محمدرضا ابوالقاسمی
 
 
چکیده:   (۸۸۵ مشاهده)
نقاشی ایرانی را غالباً از منظر تاریخی مطالعه کرده‌اند. اما شکل‌گیری آن در یک زمینۀ بخصوص اجتماعی رخ داده است. در این مقاله می‌کوشیم نقاشی ایرانی را در این زمینۀ اجتماعی مطالعه کنیم. نشان خواهیم داد که زیباشناسی نقاشی ایرانی وابستگی عمیقی به این زمینۀ اجتماعی دارد. نقاشی ایرانی هنری است برخاسته از دربارها و نمایشگر زندگی درباریان در قالب شخصیت‌های حماسه‌های ایرانی. برخلاف روایت معمول، این زمینۀ اجتماعی نقش مؤثری در شکل‌گیری مضامین نقاشی ایرانی داشته است. بدین معنا که این هنر بازنمود زندگی سفارش‌دهندگان است تا مضامین عرفانی. شکوفایی نقاشی ایرانی در قرن هشتم هجری نسبت مستقیمی با حاکمیت ایلخانان و تیموریان دارد. این مقاله این نسبت را از منظری جامعه‌شناختی بررسی می‌کند.
 
واژه‌های کلیدی: تیموریان، جامعه، کتاب‌آرایی، نقاشی ایرانی
 
متن کامل [PDF 329 kb]   (۳۰۷ دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشی | موضوع مقاله: تخصصی
دریافت: ۱۳۹۸/۵/۱ | پذیرش: ۱۳۹۸/۵/۱ | انتشار: ۱۳۹۸/۵/۱
گروه نویسندگان

پوریا مرزبان استاد و مدرس دانشگاه در حوزه نقاشی در گفتگو با خبرنگار هنرنیوز از برگزاری نمایشگاه نقاشی در «گالری شکوه» از روز جمعه 15 آذرماه به مدت 5 روز خبر داد.

وی با بیان اینکه تعداد آثار این گالری حدود 60 اثر می باشد گفت: به جز آثار دانشجویان ، آثاری از استاد پرویز معزز و خود بنده هم حضور دارند.

«گالری شکوه» که در خیابان فرمانیه ، خیابان اندرزگو تهران قرار دارد علاوه بر قریب 40 اثر دانشجویی ، 7 اثر نقاشی و 2 اثر طراحی از استاد پرویز معزز و 8 اثر نقاشی و 6 اثر طراحی از استاد پوریا مرزبان به همراه یک اثر مجسمه متعلق به پدرمرحوم پوریا مرزبان را در روز جمعه 15 آذرماه در معرض نمایش خواهد گذاشت.

مرزبان افزود : برگزاری این گالری ؛ فرصت خوبی برای دانشجویان این رشته است تا آثار آنان نیز دیده شوند این درحالی است که معمولا چنین امکاناتی در حال حاضر برای همه وجود ندارد لذا تصمیمی که من و استاد معزز گرفتیم این بود که با برگزاری این نمایشگاه ، هم از دانشجویان این رشته حمایت کنیم و هم گامی برای ورود سریع تر این بچه ها به دنیای حرفه ای برداشته شود.

وی با بیان اینکه این نمایشگاه مشوق خوبی برای دانشجویان رشته نقاشی خواهد بود ادامه داد: این مشکلی بود که من خودم و سایر اساتید در دوران دانشجویی داشتیم و سالها طول کشید تا ما مجوز ورود به نمایشگاه گرید یک را پیدا کردیم. بنابراین معتقدم باید تمامی مدرسین و اساتید حوزه هنر به فکر نسل آینده باشند تا آنان فرصت حضور در نمایشگاههای درجه یک و معتبر را پیدا کنند.

پوریا مرزبان خاطر نشان کرد: معتقدم زمانی که بچه ها با یک گالری درجه یک همچون «گالری شکوه» و دیگر گالریهای معتبر سروکار داشته باشند حتما روزنه های مالی هم به روی این بچه ها باز خواهد شد و چه بهتر که اولین نمایشگاه دانشجویان در کنار اساتید خود و در یک گالری گرید یک به معرض عموم گذاشته شود.

این مدرس رشته نقاشی تاکید کرد: امیدوارم دست اندرکاران گالریها هم ، ما را در این روند حمایت کنند تا این آثار خریداری شوند چرا که خرید این آثار موجب خواهد شد تا بچه ها به کارشان ادامه دهند. این درحالی است که معمولا «نقاشی» همچون سایر هنرهای دیگر خیلی سفارش پذیر نیست بلکه هنری است که فقط از جنبه های آرت آن می شود ارتزاق کرد و اگر بچه ها بتوانند کارهایشان را به فروش برسانند بی شک ، متریال کارهای بعدی خود را نیز فراهم خواهند کرد.

به گفته این استاد و هنرمند ، اکثر بچه های فارغ التحصیل رشته نقاشی به خاطر عدم جذب سریع به بازارهای کار و با توجه به هزینه های بالای لوازم نقاشی ، در این رشته دوام نمی آورند و لازم است از این بچه ها حمایت شود تا «جریان نقاشان جوان» استمرار یابد.

وی در پایان با بیان اینکه کیفیت آثار از کیفیت بالایی برخوردار است گفت: همه بچه ها تلاش کردند در این آثار به بالاتر از استانداردهای دانشجویی برسند.
 

گروه نویسندگان

 

پونه ندایی

رییس گروه پژوهشی هنرهای سنتی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری با تاکید بر احیای آموزش و تلاش برای ثبت جهانی هنر لعاب زرین فام به عنوان یک لعاب ایرانی در یونسکو خاطرنشان کرد: آثار ساخته‌شده در کشور بسیار قوی‌تر از نمونه‌های مشابه این لعاب است که توسط پژوهشگران ژآپنی ساخته شده‌اند.

به گزارش ایسنا و به نقل از روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، سید عبدالمجید شریف زاده ـ رییس گروه پژوهشی هنرهای سنتی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری ـ روز شنبه (۱۶ آذر ماه) با اعلام این خبر، درباره تاریخچه سفال زرین‌فام نیز توضیح داد: در آثاری که از دوران پیش از اسلام به‌خصوص در دوره ساسانی به دست آمده، استفاده از طلا و نقره در ساخت ظروف مشاهده شده و این مواد یکی از مهمترین موادی است که هنرمندان از آن بهره می‌بردند. به همین علت در دوره‌های یادشده شاهد ساخت ظروف طلایی و نقره‌ای و گسترش هنرهای مرتبط با آن مانند قلم‌زنی و دواتگری هستیم.

او افزود: با ورود اسلام به ایران و تغییر مباحث تفکری و اعتقادی مبنی بر اینکه در فرهنگ اسلامی نباید از طلا و نقره برای ظروف استفاده شود و مکروه دانستن این امر میان مردم، استفاده از ظروف سفالی به جای استفاده از ظروف ساخته شده با چنین فلزات و مواد گرانبهایی گسترش یافت.

رییس گروه پژوهشی هنرهای سنتی با بیان اینکه «در اوایل دوره اسلامی مراکز سفالگری در ایران گسترش بسیاری پیدا کرده بود»، اظهار کرد: در این دوره شاهد آن هستیم که در شهرهایی مانند نیشابور، ری، اراک، کاشان و ... سفالگری و ساخت ظروف اهمیت بسیاری پیدا می‌کند؛ با این حال همچنان هنرمندان و صنعتگران این دوره در تلاش بودند تا بتوانند لعاب‌هایی را تولید کنند که ویژگی‌های زیباشناسانه بهتری داشته و شفاف‌تر باشند.

او ادامه داد: در اوایل دوره اسلامی تحولات عمده‌تری در بحث لعاب به‌وجود می‌آید و شیوه‌های مختلف لعاب‌گذاری از تنوع لعاب‌ها گرفته تا شیوه ساخت لعاب‌های زیررنگی، رو رنگی و ... گسترش پیدا می‌کند.

شریف‌زاده با بیان اینکه «منع به‌کارگیری طلا و نقره در دوره اسلامی باعث گشایش در بخش دیگری از هنر و به‌کارگیری مواد در ایران شده است»، گفت: صنعتگران دوره اسلامی با تولید لعاب‌های گوناگون با شیوه‌های مختلف توانستند ظرف‌های سفالی بسازند که با اینکه تلالو طلا را دارند در آنها از طلا استفاده نشده است.

این پژوهشگر حوزه هنرهای سنتی افزود: موارد مطرح‌شده دارای وجه مهمی است؛ چه به دلیل هنری که در کیمیاگری اتفاق افتاده و چه به لحاظ ساخت و اختراع انواع لعاب‌های زیبا و به‌کارگیری آنها در ساخت ظروف. اوج بهره گیری از این دستاورد و استفاده از لعاب زرین فام از اواخر دوره سامانی و اوایل دوره سلجوقی شروع شده و تا سال‌های متمادی یکی از مهمترین خصوصیات ظروف، ساخت ظرف‌های زرین فام بوده است.

شریف‌زاده با بیان اینکه «از دوره سلجوقی ظروفی در دسترس است که در موزه‌های دنیا و ایران نگهداری می‌شود»، یادآور شد: این ظروف تلالو طلایی دارند که باعث افزایش زیبایی خاص برای ظروف سفالی شده‌اند. ساخت لعاب زرین فام در دوره‌های ابتدایی بسیار سخت، خاص و با مواد منحصر به فردی صورت می‌گرفت و در دوره‌های مختلف با فراز و فرودهایی همیشه تکرار شده تا اینکه در دوره قاجار این هنر رو به افول رفته و با وجود آنکه کما بیش ظروف زرین‌فام تولید می‌شدند، ولی استفاده از آنها به دلیل کاهش منع استفاده از ظروف طلایی کمتر شده است.

شریف‌زاده در ادامه به هنر دوره معاصر غرب و اروپا در ساخت لعاب‌های جدید به وسیله فناوری‌های نو اشاره کرد و گفت: غربی‌ها توانستند با استفاده از فناوری‌های نو، لعاب‌های لاستری را تولید کنند که وجه تلالو رنگ طلایی را در لعاب‌ها ایجاد کرده و باعث درخشان شدن رنگ‌های متنوع در ظروف می‌شود.

او همچنین به بیان توضیحاتی درباره تفاوت لعاب لاستری و لعاب زرین فام پرداخت و تصریح کرد: در ساخت لعاب لاستری از خود طلا برای تلالو و به‌دست آوردن رنگ طلایی استفاده می‌شد، در حالی که اساس ساخت لعاب زرین فام بدون استفاده از طلا است و به همین دلیل قیمت لعاب لاستری بسیار گران است.

رییس گروه پژوهشی هنرهای سنتی ادامه داد: در عصر حاضر یک دوره فراموشی نسبت به ساخت لعاب زرین فام صورت گرفت و به همین خاطر تعداد اندکی از اساتید قدیم این حوزه گاهی از نمونه‌های لعاب‌های زرین فام و لعاب خاصی که اصطلاحا به آن لعاب غازمغازی یا لعاب پر طاووسی می‌گویند، برای تولید ظروف استفاده کرده‌اند.

شریف‌زاده تصریح کرد: در واقع تفاوت لعاب زرین فام با غازمغازی این است که در لعاب زرین فام ظرف رنگ طلایی به خودش می‌گیرد، اما لعاب غازمغازی یک حالت رنگین کمانی مانند پر طاووس به ظروف می‌دهد؛ با این حال برخی افراد ناآگاه به اشتباه این دو لعاب را با یکدیگر برابر می‌دانند، در حالی که لعاب‌های یاد شده با هم متفاوتند، ولی سرچشمه یکسانی دارند.

او افزود: برخی در دوره معاصر با مراجعه به منابع قدیمی تلاش کردند تا هنر لعاب‌سازی زرین فام را احیا کنند؛ به همین علت به یکی از منابع قدیم مربوط به اواخر دوره سلجوقی و اوایل دوره ایلخانی به نام عرایس الجواهر که شیوه ساخت لعاب زرین فام را به صورت مختصر توضیح داده، مراجعه کردند با این حال چون متن با استفاده از اصطلاحات و کلمات متدوال آن روزگار به نگارش درآمده نتوانستند به صورت دقیق از شیوه ساخت این لعاب پی ببرند.

رییس گروه پژوهشی هنرهای سنتی با بیان اینکه «پژوهش‌های بسیاری در سال های اخیر به منظور ساخت و به دست آمدن فرمول لعاب زرین فام توسط پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری صورت گرفته است»، اظهار کرد: لعاب غازمغازی به صورت محدود توسط هنرمند اصفهانی مرحوم کوشش مورد استفاده قرار می گرفته است. محمد مهدی انوشفر، پژوهشگر و از سفالگران باسابقه و منحصربه‌فرد در ایران طی سال‌های اخیر به موضوع لعاب زرین فام ورود کرده و با بهره‌گیری از دانش تجربی اساتید گذشته و مطالعات بسیار گسترده شیوه‌های کاری لعاب‌کاران را مورد مطالعه قرار داده و با آزمایش‌های فراوان توانسته نمونه‌هایی از لعاب زرین فام را ساخته و به کار گیرد.

او خاطرنشان کرد: همچنین عباس اکبری، عضو هیات علمی دانشگاه کاشان نیز توانسته به وسیله مطالعه و استفاده از تجربیات گردآوری شده، نمونه‌های دیگری از لعاب زرین فام را به دست آورند. جالب است که در حوزه لعاب زرین فام پژوهشگران فرانسوی کارهای مطالعاتی خوبی انجام داده‌اند. همچنین کاتو، پژوهشگر ژاپنی و پسرش تلاش کردند تا با جمع‌آوری ظروف زرین فام قبل و پس از انقلاب به چگونگی ساخت این لعاب دست یابند و با وجود اینکه توانستند نمونه‌های مشابهی از این لعاب را به صورت محدود تولید کنند، اما نمونه‌های ایرانی ساخته شده در کشور بسیار قوی‌تر و شبیه‌تر به لعاب اصلی هستند.

او در ادامه به اهمیت پژوهش‌ها در حوزه لعاب زرین فام پرداخت و تصریح کرد: باید تلاش شود تا با شناخت و تولید لعاب زرین فام این لعاب به عنوان یک لعاب ایرانی در یونسکو به ثبت جهانی برسد و این هنر مغفول مانده احیا و آموزش مجدد آن در کشور آغاز شود.

شریف‌زاده همچنین در رابطه با مدعیان تولید انبوه لعاب زرین فام در ایران گفت: در کشور تنها دو الی سه نفر هستند که توانسته‌اند نمونه‌های مشابهی از لعاب زرین فام را تولید کنند و دیگر افراد مدعی در حقیقت از همان رنگهای لعاب‌های لاستری استفاده می کنند و همان گونه که توضیح داده شد این لعاب با لعاب زرین فام که بدون استفاده از خود طلاست بسیار متفاوت است.

رییس گروه پژوهشی هنرهای سنتی در ادامه از مسوولان وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی خواست تا با تعریف پروژه و تامین اعتبار، این هنر رو به فراموشی را دوباره احیا و شرایط را برای ثبت، انتقال و آموزش آن را فراهم کنند. 

گروه نویسندگان

 

جوانانی که گرفتار توهم می‌شوند

احمد آرام

احمد آرام می‌گوید به‌به و چه‌چه‌ها در شبکه‌های اجتماعی و رفتن جوان‌ها به کارگاه‌های شعر و داستان باعث می‌شود این افراد متوهم شوند و فکر کنند بزرگ‌ترین شعر یا داستان دنیا را خلق کرده‌اند.

این نویسنده در گفت‌وگو با ایسنا، درباره این‌که بعضا یکی از مسائل ادبیات ایران این است که  نویسندگان با گذشت زمان کتاب‌های قوی‌تر ارائه نمی‌دهند و بهترین آثارشان برای دوره جوانی‌شان است، اظهار کرد: زنده‌یاد هوشنگ گلشیری مقاله‌ای به نام «جوان‌مرگی در ادبیات» داشت و در آن به خوبی به این موضوع اشاره کرده بود؛ این‌که چرا برخی از نویسندگان در همان جوانی از بین می‌روند و می‌میرند و نمی‌توانند در عرصه ادبیات همچنان حرف تازه‌ای بزنند و کتاب تازه‌ای بنویسند. این حرف، حرف بسیار درستی است. گلشیری نسبت به ادبیات آینده‌نگری داشت و ما اکنون شاهد این آینده‌نگری او هستیم؛ برخی با کتاب اول می‌آیند و بعد از یادها می‌روند.

او در ادامه گفت: گلشیری به این موضوع مهم اشاره کرده بود که برخی از نویسندگان جوان با جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنند ارتباط درستی ندارند و  اگر ارتباطی هم داشته باشند، بسیار سطحی است و به موضوعاتی چون اعتیاد و ارتباط جوانان با یکدیگر می‌پردازند که متأسفانه همان‌ها هم بد نوشته می‌شوند و عمر زیادی ندارند.

آرام سپس با طرح این موضوع که چه می‌توان کرد تا نویسندگان ما همیشه نویسنده‌ای باشند که در حال خلق آثار جدید هستند، افزود: چند عامل در جامعه امروز ما باعث می‌شود که این مسائل خدشه‌دار شود و به بدنه ادبیات ما فشار و ضربه وارد کند. یکی این است که اغلب نویسندگان جوان ما فقط می‌خواهند با یک کتاب دیده شوند، دیده شدن با اولین کتاب نیز خود مسئله بزرگی است. این نویسندگان فکر می‌کنند اگر ما با اولین کتاب‌مان خوب دیده نشویم و اولین کتاب‌مان نتواند خوب خود را در عرصه ادبیات معاصر نشان بدهد، مطمئناً کارهای بعدی‌مان نیز خوانده نخواهد شد یا خیلی کم خوانده خواهد شد.

او خاطرنشان کرد: هدف نویسندگان این است که در همان گام اول خوب دیده شوند و در همان گام اول هر حرفی که دارند بزنند، ما گرفتار این معضل هستیم. گاه می‌بینیم کتابی به چاپ شصتم هم رسیده اما از نویسنده‌اش دیگر خبری نیست و به یک‌باره ناپدید می‌شود. این موضوع من را که به ادبیات معاصر علاقه دارم به فکر می‌اندازد که چه عواملی باعث شده یک کتاب بسیار ضعیف به چاپ شصتم و هفتادم برسد و بعد از آن از نویسنده هیچ کار تازه‌ای چاپ نشود. مطمئنا پشت پرده یک چیزهایی وجود دارد.

نویسنده «سگی در خانه یک آنارشیست دست دوم»، «غریبه در بخار نمک»  و «مرده‌ای که حالش خوب است» در ادامه بیان کرد: این حرکت‌های غیراصولی را در ادبیات اروپایی نمی‌بینید؛ ویلیام فاکنری که «خشم و هیاهو» را نوشته، بعدها «گور به گور» را می‌نویسد. یا در آثار ارنست همینگوی و دیگر نویسندگان آمریکایی و اروپایی لغزش‌هایی را که باعث می‌شود در عرصه ادبیات کشورشان محو شوند، نمی‌بینید. نویسندگان آن‌ها مرتباً در تلاش‌اند تا چیزهای بهتری برای نوشتن پیدا کنند.


آرام تأکید کرد: متاسفانه خیلی از نویسندگان ما می‌خواهند هرچه زودتر به شهرت برسند و فکر می‌کنند اگر هرچه سریع‌تر به شهرت برسند، کارشان قوی‌تر خواهد شد، در حالی که این اشتباه بسیار فاحشی است.  مدت‌هاست که دیگر ما در ادبیات معاصرمان شاهکارهای قوی ندیده‌ایم، کاری که حداقل بگوییم تا ۲۰ سال آینده نیز دیده می‌شود، در حالی‌که در کشورمان زمانی صادق هدایت «بوف کور» را نوشته یا صادق چوبک «انتری که لوطی‌اش مرده بود» را نوشته که همچنان خواننده دارند و دیده می‌شوند. این‌ها معضل بزرگ ادبیات داستانی ماست.


او همچنین بیان کرد: از طرفی هم برخی از ناشران ما به جای این‌که به ادبیات فکر کنند به انباشت سرمایه فکر می‌کنند  و این موضوع باعث می‌شود ادبیات ما روز به‌روز ضعیف‌تر شود.

این نویسنده سپس اظهار کرد: من اخیرا متوجه شدم در جوایز ادبی و در مرحله اولیه کتاب‌های قدر را از لیست‌شان حذف می‌کنند تا راه را برای کتاب‌هایی که مدنظرشان است هموار کنند. این کار بسیار ناپسندی است که آثار قدری که نویسنده‌های ما برای آن‌ها زحمت کشیده‌اند در همان گزینش اولیه کنار گذاشته می‌شوند و از این‌ کتاب‌ها به عنوان آثار خطرآفرین یاد می‌کنند؛ یعنی اگر این کتاب‌ها باشند دیگر آثار ضعیف بالطبع جایزه‌ای نخواهند گرفت و این موضوع به ضررشان خواهد بود. این لابی‌هایی که در جوایز ادبی وجود دارد به ادبیات ضربه می‌زند. ما کسانی را دیده‌ایم که آثارشان متوسط بوده اما جایزه گرفته‌اند و بعد نویسنده‌شان دیگر اثری ننوشته است. این امر ناپسندی که برخی در ادبیات پیش گرفته‌اند به ضرر ادبیات معاصرمان تمام می‌شود.


احمد آرام  سپس شبکه‌های اجتماعی را به عنوان یک معضل بزرگ در ادبیات عنوان کرد و گفت: زمانی که جوانی ۱۵ یا ۱۶ ساله بودم و برای مجله «فردوسی» داستان می‌بردم، به من می‌گفتند هنوز سن و سالت خیلی پایین است و باید بروی کتاب بخوانی؛ این مسئله به دهه ۴۰ مربوط می‌شود. زمانی که به این دهه از ادبیات‌مان نگاهی می‌اندازیم، می‌بینیم دهه بسیار درخشانی بود. در این دوره هیچ‌کس نوشتن را به خاطر دیده شدن انتخاب نمی‌کند، بلکه نوشتن را برای نوشتن و نگاه عمیق به جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند، انتخاب می‌کند. اگر به صفحات مجازی  که صاحبان‌شان داستان می‌نویسند، سر بزنید می‌بینید زیر داستان‌های‌شان چقدر به‌به و چه‌چه کرده‌اند درصوتی که کار بسیار ضعیف است. همه این به‌به و چه‌چه‌ها باعث می‌شود که این فرد بسیار متوهم شود و فکر کند بزرگ‌ترین شعر یا داستان دنیا را خلق کرده‌ است. بعد همین فرد به کارگاه داستان‌نویسی می‌رود و بعدها هم خودش یک کلاس داستان‌نویسی می‌زند.

نویسنده «باغ استخوان‌های نمور» و «به چشم‌های هم خیره شده بودیم» ادامه داد: هر کس در هر گوشه‌ای از این کشور دکان دونبشی زده و کارگاه داستان‌نویسی راه انداخته است، در حالی که از این کارگاه‌ها کسی بیرون نمی‌آید و جواب درستی هم داده نشده است.  همه این‌ها باعث می‌شود دیگران و کسانی که واقعا مستعد هستند، دلسرد شوند. من جوانانی را می‌بینم که استعداد دارند و خوب می‌نویسند اما زمانی که وارد این کارگاه‌ها و مجالس می‌شوند، واقعاً گرفتار ندانم‌کاری و توهم می‌شوند. به نظرم همه این‌ها در ضربه زدن به ادبیات معاصرمان دخالت دارد.

گروه نویسندگان

 

پیتر هاندکه

«پیتر هاندکه»، برنده جایزه نوبل ادبیات سال ۲۰۱۹ که هدف انتقادهای بسیاری برای اظهارات سیاسی گذشته‌اش قرار گرفته است، در یک نشست خبری بیان کرد، برای «ادبیات» نسبت به «عقاید» اهمیت بیشتری قائل است.

به گزارش ایسنا به نقل از فرانس ۲۴، انتخاب «پیتر هاندکه»، نویسنده اتریشی به عنوان برنده جایزه نوبل ادبیات سال ۲۰۱۹ توسط آکادمی سوئدی نوبل در  ماه اکتبر سال جاری، انتقادها و خشم بسیاری از افراد را به دلیل حمایت‌های پیشین «هاندکه»‌ از «اسلوبودان میلوشویچ» رئیس‌جمهور سابق صربستان و ابراز همدردی با صرب‌ها در جنگ یوگسلاوی در دهه ۹۰ میلادی به دنبال داشت.

«من ادبیات را دوست‌ دارم نه عقاید و اظهارنظرها را»؛ این جمله‌ای بود که «‌هاندکه» در جریان کنفرانس خبری روز جمعه که پیش از مراسم رسمی اهدای جایزه نوبل ادبیات در دهم دسامبر، برگزار شد، بیان کرد.

این نویسنده اتریشی در پاسخ به سوال خبرنگاری که پرسید آیا نظرش را درباره آن‌چه در جنگ‌های بالکان در دهه ۹۰ میلادی  رخ داده تغییر داده است یا خیر، بیان کرد: «از اظهارنظر کردن متنفرم.»

در سال ۱۹۹۷ «هاندکه» به کمرنگ کردن جنایت‌های صرب‌ها در کتاب «سفری به رودخانه‌ها: عدالت برای صربستان» متهم شد.

همچنین سخنرانی او در مراسم تدفین «اسلوبودان میلوشویچ»، رئیس‌جمهور سابق صربستان در سال ۲۰۰۶ که در زمان مرگش به نسل‌کشی، جنایت‌های جنگی و جنایت علیه بشریت متهم شده بود، انتقادهای فراوانی را متوجهش کرد.

انتظار می‌رود بیش از هزار نفر روز سه‌شنبه در مرکز استکهلم به اعطای جایزه نوبل ادبیات توسط پادشاه سوئد به «پیتر هاندکه» ‌اعتراض کنند.

«هاندکه» روز جمعه بیان کرد که قصد داشته گفت‌وگویی را با منتقدانش ترتیب دهد و رابطه مصالحه‌آمیزی را با آنان ایجاد کند.

این نویسنده بیان کرد: «از یکی از دوستانم که در بوسنی و هرزگوین  زندگی می‌کند پرسیدم که نظرش درباره گفت‌وگو با منتقدانم چیست و او پاسخ داد در برهه کنونی این امر امکان‌پذیر نیست.»

«هاندکه»‌ با اشاره به این موضوع که قصد داشته با یک مادر صرب و یک مادر مسلمان ملاقات کند، گفت: «می‌خواستم دو مادر را ملاقات کنم؛ می‌خواستم دو مادر تنهایی را که کودکان‌شان را از دست داده‌اند ملاقات کنم،‌ نه افرادی که از پیش تعیین شده باشند.»‌

کنفرانس خبری روز گذشته با آواز «تولدت مبارک» مخاطبان برای تولد ۷۷ سالگی این نویسنده برنده جایزه نوبل ادبیات آغاز شد.

 اما زمانی که از او سوال شد چرا در کتابش به نظر «دیوان کیفری بین‌المللی» که کشتار «سربرنیتسا» را به عنوان یک نسل‌کشی معرفی کرده اشاره‌ای نکرده است، «هاندکه» به نامه‌ای که اخیرا برای او ارسال شده بود اشاره کرد.

او با اشاره به  این موضوع که نامه‌های بسیاری در حمایت از خودش دریافت کرده است بیان کرد: «من دریافت یک نامه ناشناس را که بر روی دستمال‌کاغذی توالت نوشته شده به سوالات پوچ و احمقانه شما ترجیح می‌دهم.»

آکادمی سوئدی نوبل از سال ۲۰۱۷ تاکنون با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم کرده است.

کمی قبل از کنفرانس خبری روز جمعه یکی از اعضای کمیته نوبل اعلام کرد به نشان اعتراض مراسم رسمی اهدای جایزه را تحریم خواهد کرد.

«پیتر انگلاند» که نویسنده حوزه تاریخ و از اعضای کمیته نوبل است، بیان کرد: «من در مراسم «هفته نوبل» امسال شرکت نخواهم کرد. جشن گرفتن جایزه نوبل ادبیات «‌پیتر هاندکه» از نظر من یک حرکت ریاکارانه محسوب می‌شود.»

چندی پیش نیز  «کریستوفر لیندوئر» و «گان بریت سانداستورم»‌  که از اعضای این کمیته محسوب می‌شدند، استعفای خود را اعلام کردند.

«لیندوئر» درباره استعفای خود بیان کرد، ‌توانایی تحمل اصلاحات داخلی را که این کمیته پس از ماجرای رسوایی اخلاقی سال ۲۰۱۷ متحمل شد نداشته است.

با این حال «سانداستورم» فهرستی از دلایل را برای ترک این آکادمی ارائه کرد که در بین آن‌ها اهدای جایزه نوبل ادبیات ۲۰۱۹ به «‌پیتر هاندکه»‌ نیز دیده می‌شود.

«سانداستورم» گفت از این‌که در انتخاب برنده جایزه نوبل سال ۲۰۱۸ یعنی « اولگا توکارچوک» نقش داشته خوشحال است، اما با انتخاب «‌هاندکه» به عنوان برنده سال ۲۰۱۹ مخالف بوده است.

اهدای جایزه نوبل ادبیات ۲۰۱۹ به «پیتر هاندکه»‌ در کنار انتقادهای جمعی از نویسندگان، اعتراض کشورهای آلبانی، بوسنی و کوزوو و جمعی از خویشاوندان قربانیان نسل‌کشی «‌سربرنیتسا» را نیز به دنبال داشت.

گروه نویسندگان