پژوهش هنر و فلسفهٔ هنر

پژوهش هنر و فلسفهٔ هنر

در این وبلاگ به معرفی هنرهای مختلف و اخبار هنر، و منابع رشته های هنر خواهیم پرداخت و درباره زیبایی‌شناسی و نظرات فیلسوفان در باب هنرآشنا خواهیم شد

۷ مطلب در دی ۱۳۹۵ ثبت شده است

چکیده

جنبش سقاخانه ازجمله مهم‌ترین جنبش‌های هنری ایران بوده است که هنرمندان آن با رویکردی ملی به‌‌خلق اثر پرداخته‌اند. این تحقیق که باهدف مطالعه نقاشی سقاخانه با بهره‌‌گیری از مفاهیم هرمنوتیک گادامر انجام پذیرفته، با رویکردی توصیفی-‌‌‌‌تحلیلی و گردآوری اطلاعات بهشیوه کتابخانهای، به این پرسش پاسخ‌داده‌است که نحوه خلق آثار هنرمندان این جنبش، تا چه میزان با مفاهیم هرمنوتیک گادامر، مرتبط و قابل‌شرح است. انتظار می‌رود مفاهیم هرمنوتیک گادامر به‌دلیل قرابت با بسترهای شکل‌گیری و خلق آثار نقاشی سقاخانه، زمینه مناسبی برای بازخوانی این جنبش فراهم نماید.
گادامر معتقد است هنگامی‌که مفسر با متنی قدیمی روبروست، آن را به‌زمان معاصر خود منتقل می‌کند و با آن به‌‌گفتگو می‌نشیند. نقاشان سقاخانه نیز، متون قدیمی؛ یعنی عناصر و نقش‌مایه‌های سنتی را که متعلق به گذشته بوده‌اند، به دوره معاصر خود منتقل کرده و از آن درجهت اهداف خود بهره برده‌اند. گادامر اعتقاد دارد دراین‌میان مفسر، پیش‌داوری‌های خود یعنی برداشت‌هایی که متناسب با دوره‌ی خودش است را در روند تفسیر دخالت می‌دهد. نقاش سقاخانه نیز، این نقش‌مایه‌ها را با زبانی ملی و براساس رویکردهای زمان خود به‌کار گرفته است. این نقوش دارای زبانی مشترک هستند که ریشه در سنت‌های ایرانی دارند. در این میان، شرایط تاریخی و اجتماعی ایران در زمان خلق آثار هنرمندان این جنبش، به‌عنوان بافت و زمینه نیز تأثیرگذار بوده است.

نویسندگان: عباس ایزدی ؛ محمدکاظم حسنوند

دانلود

گروه نویسندگان

چکیده

فیلسوفان غالباً نمود را از ماهیت حقیقی چیزها جدا می‌دانستند و، به همین سبب، می‌کوشیدند واقعیت را ورای نمودهای گذرا و ناپایدار جست‌وجو کنند. این نگرش یکی از عوامل اصلی نکوهش هنرهای بصری و خصوصاً نقاشی در افکار افلاطون بوده است. به زعم او این هنرها صرفاً قادرند از نمود چیزها تقلید کنند؛ لذا نه تنها هیچ شناختی به دست نمی‌دهند بلکه بیننده را نیز گمراه می‌کنند. این ملامت و مذمت هنرهای بازنمودی تا قرن هجدهم بر فرهنگ و هنر غرب سیطره داشت. در این زمان بود که فیلسوفان به مطالعۀ نمود توجه نشان دادند و بر نقش آن در شناخت، زیباشناسی و هنرهای بصری تأکید کردند. بخش نخست این مقاله شرحی است از تحول و تطور مفهوم نمود نزد فیلسوفان و اهمیت آن در پژوهش‌های فلسفی از یونان باستان تا قرن هجدهم. بخش دوم به تأثیر این تحول بر ظهور مکتب امپرسیونیسم می‌پردازد. فرضیۀ این مقاله مبتنی است بر این‌که ظهور این جنبش در قرن نوزدهم نتیجۀ دگرگونی‌هایی است که در مفهوم فلسفی «نمود» صورت پذیرفته. توجه صرف به جلوه‌های گذرای طبیعت و فروکاستن عناصر تابلو به تأثرات بصری و بازنمایی نور یکدست و رنگ‌های خالص در آثار امپرسیونیست‌ها همگی در خدمت بازنمایی نمود مرئی اشیاست.

نویسنده:محمدرضا ابوالقاسمی

دانلود

گروه نویسندگان

کمال‌الملک تبلور نقاشی دوره ناصرالدین شاه است و نمایانگر وضعیت و نمونه حقیقی هنرمند آن دوران است. «ظهور کمال‌الملک امری خاص یا استثنایی نیست. او را نه می‌توان ملامت کرد که چرا نقاشی واقع‌گرای غربی را پیشه کرده است و نه می‌توان بیهوده ستایشش کرد که چه مهارتی در کپی کارهای #رامبراند و #تی‌سین به کار برده است. در حقیقت٬ کمال‌الملک حاصل بدیهی و قابل پیش‌بینی سیر کلی نقاشی ایرانی٬ از قرن یازدهم هجری به بعد است و در این راه٬ او را به منزلهٔ سنگ آخر جاده و به ثمر رساننده کوششی طولانی می‌توان به شمار آورد»
#آغداشلو

گروه نویسندگان

بدون تردید زندگی انسان ٬ بازی غم‌انگیزیست.زشت٬ سنگین و پیچیده. تنها هدف هنر٬ برای انسانهای بااحساس٬ عبارت از این است که همه ناملایمها را نابود کند
(از نامه گوستاوفلوبر به آملی بوسکه
ژوئیهٔ ۱۸۶۴)

گروه نویسندگان

#افلاطون در کتاب #قوانین می‌‍اورد معیار ارزش هنر لذت نیست.بل درستی است و مقصودش از درستی«آن برابری است که هر اثر هنری باید از حیث اندازه و دیگر خصائص با #سرمشق داشته باشد.»

گروه نویسندگان

هرکه بخواهد به هنگام داوری دربارهٔ یک شعر یا یک قطعه موسیقی به خطا نرود باید اولاً بداند که آن قطعه چه‌چیز را می‌خواهد مجسم کند و در ثانی آن چیزی را که آن قطعه می‌خواهد مجسم کند٬ بشناسد. کسی که از این دو بی‌خبر باشد و نداند آن قطعه شعر یا موسیقی تصویر چه چیزی را می‌خواهد بنماید٬ از تشخیص اینکه آیا شاعر یا موسیقیدان توانسته است اثر #درستی به وجود آورد یا نه ناتوان خواهد بود
#افلاطون به نقل از بابک احمدی
حقیقت و زیبایی
ص ۵۶

گروه نویسندگان

#فلوطین
اگر کسی هنر را بدین جهت که از آفرینش طبیعت تقلید می‌کند به دیدهٔ تحقیر بنگرد٬ باید به او گفت: طبیعت نیز از دیگری تقلید می‌کند. از این گذشته هنرها از عین پدیده‌های طبیعی تقلید نمی‌کنند بلکه به سوی صور معقول که طبیعت از آنها بر می‌آید صعود می‌کنند و آثار خود را به تقلید از آنها پدید می‌آورند. بعلاوه هنرمندان بسی چیزها را خود می‌آفرینند و آنجا که سرمشق نقصی دارد٬ آن نقص را از میان بر می‌دارند زیرا خود مالک زیبایی‌اند. فیدیاس پیکرهٔ زئوس را از روی سرمشقی نساخته بلکه آن را به همان صورتی پدید آورده است که اگر زئوس به جهان ما فرود می‌امد به دیدهٔ ما نمایان می‌گردید
فلوطین٬ دورهٔ آثار٬ ترجمه محمد حسن لطفی

گروه نویسندگان