چکیده
جنبش سقاخانه
ازجمله مهمترین جنبشهای هنری ایران بوده است که هنرمندان آن با رویکردی
ملی بهخلق اثر پرداختهاند. این تحقیق که باهدف مطالعه نقاشی سقاخانه با
بهرهگیری از مفاهیم هرمنوتیک گادامر انجام پذیرفته، با رویکردی
توصیفی-تحلیلی و گردآوری اطلاعات بهشیوه کتابخانهای، به این پرسش
پاسخدادهاست که نحوه خلق آثار هنرمندان این جنبش، تا چه میزان با مفاهیم
هرمنوتیک گادامر، مرتبط و قابلشرح است. انتظار میرود مفاهیم هرمنوتیک
گادامر بهدلیل قرابت با بسترهای شکلگیری و خلق آثار نقاشی سقاخانه، زمینه
مناسبی برای بازخوانی این جنبش فراهم نماید.
گادامر معتقد است
هنگامیکه مفسر با متنی قدیمی روبروست، آن را بهزمان معاصر خود منتقل
میکند و با آن بهگفتگو مینشیند. نقاشان سقاخانه نیز، متون قدیمی؛ یعنی
عناصر و نقشمایههای سنتی را که متعلق به گذشته بودهاند، به دوره معاصر
خود منتقل کرده و از آن درجهت اهداف خود بهره بردهاند. گادامر اعتقاد دارد
دراینمیان مفسر، پیشداوریهای خود یعنی برداشتهایی که متناسب با دورهی
خودش است را در روند تفسیر دخالت میدهد. نقاش سقاخانه نیز، این
نقشمایهها را با زبانی ملی و براساس رویکردهای زمان خود بهکار گرفته
است. این نقوش دارای زبانی مشترک هستند که ریشه در سنتهای ایرانی دارند.
در این میان، شرایط تاریخی و اجتماعی ایران در زمان خلق آثار هنرمندان این
جنبش، بهعنوان بافت و زمینه نیز تأثیرگذار بوده است.
نویسندگان: عباس ایزدی ؛ محمدکاظم حسنوند