پژوهش هنر و فلسفهٔ هنر

پژوهش هنر و فلسفهٔ هنر

در این وبلاگ به معرفی هنرهای مختلف و اخبار هنر، و منابع رشته های هنر خواهیم پرداخت و درباره زیبایی‌شناسی و نظرات فیلسوفان در باب هنرآشنا خواهیم شد


دریدا فیلسوف فرانسوی مفهوم بسیار مهمی را در مباحث خود مطرح کرد. اصل تفاوت یا تمایز (Difference). در زبان نوشتار بیان حقیقت به جای آنکه حضوری بی­واسطه داشته باشد، به تعویق می­افتد. دریدا برای توضیح این مطلب واژه difference  (غیریت) را بر می گزیند که هم معنای differer یعنی به تعویق افتادن و هم معنای difference یعنی تفاوت را در خود دارد. تفاوت به یک معنا برگرفته شده از تفاوت در نظام نشانه­های زبان سوسور است. سوسور زبان را نظام تفاوت­ها تلقی می­کرد. از طریق تفاوت­های آوایی و کلامی است که می­توانیم درک کنیم که مثلاً سگ با رگ با تک متفاوت استت. اما دریدا منظور دیگری نیز دارد. درست است که وقتی ما می­گوییم سگ چیست، متوجه منظور مورد نظر می­شویم اما به این نیز می­اندیشیم که چه چیز سگ نیست. یعنی زبان از طریق مسکوت گذاشتن و غیاب مفاهیم دیگر اما مشابه به معنای مورد نظر خود می­رسد. نمی­توانیم مفهوم «خیر» را بدون متضاد آن «شر» داشته باشیم؛ نمی­توان مفهوم «مرد» و « مرد بودن» را بدون درک «زن» و «زنانگی» تصور کرد. هر چقدر یک معنا ارزش یا ارزش خاص با شدت بیشتری بیان شود، حوزه­های تفاوتی را که آن را در بر می­گیرد قابل ملاحظه­ترند. در این خصوص دریدا استدلال می­کند که متون در واقع دربارۀ آن چیزی هستند که در ظاهر مربوط به آن نیستند.1 دومین معنا «تعویق» است.  به تعویق افتادن یعنی گریز معنا. یعنی معنا در تسلسل بی­نهایت نشانه­ها گم می­شود و در آخر سر هم به مقصود خویش نمی­رسد. بحث دریدا بر روی زبان است. نظریۀ دریدا یک نظریۀ زبانی است. دریدا خود این تمایز موجود در زبان، تعویق را اینگونه توضیح می­دهد:« از یک سو  differer بیانگر ناهمانندی، یعنی تمایز، عدم­برابری یا ناهمسانی است، از سوی دیگر، این فعل به معنای به تعویق انداختن، فاصله انداختن و گذارکردن است، یعنی موکول کردن آنچه در زمان حال تحقق نیافته است به بعد»2 معنای زهر صرفاً به دلیل تمایزش با معنای دارو وجود ندارد بلکه به موجب آنکه معنای دارو را به تعویق می­اندازد، موجودیت یافته است و معنایی که به تعویق افتاده است، فقط در زمان حال کنار گذاشته شده است، اما هنوز محتمل الوقوع است و هنوز در انتظار است.3 نکته­ای که در بحث دریدا وجود دارد این است که زبان از  طریق حدف دیگری است که معنا و موجودیت می­یابد. به بیان بهتر کلمۀ بیان شده مثلاً (دیوار و یا هر کلمۀ دیگری که به ذهن متبادر می­شود) با به تعویق انداختن کلمات بیان ناشده موجودیت می­یابد.

منابع:

1.      وبستر، راجر (1382). پیش­درآمدی بر مطالعۀ نظریۀ ادبی (الهه دهنوی، مترجم)، تهران: نشر روزنگار.­

2.      هارلند، ریچارد (1388). ابرساخت­گرایی(فرزان سجودی، مترجم)، تهران: سورۀ مهر.

3.      همان، 200

گروه نویسندگان